بایدها و نبایدها؛ در بکنها و نکنها؟
- شفیق
- /
- 2020-01-04
نکنها گزینههای رفتاری افراد را از یک جهت محدود میکند؛ اما در جهت دیگر، «حوزهی بکنها»، گزینههای بیشمار و آزادی به شکل بالقوه نامتناهی است. حوزهی بکنها بیشتر موضوع تنظیم اخلاقی جامعه است که ضمانتهای اجرایی متکی به زور و اجبار فیزیکی ندارد. این حوزه به افراد دستور میدهد که مثلا به انسانها احترام کنند، به آرامش همسایههای شان توجه کنند، رعایت حال انسانها، به خصوص ناتوانترها را داشته باشند، از نیازمندان دستگیری کنند، شهر شان را پاک نگهدارند، همکار مأموران اجرای قانون باشند، به جامعه و کشور شان خیر رسانند و امثال اینها. اگر این کارها را شما بکنید، مکافات اجتماعی دارید؛ اما نکردن این کارها شما را با جزای قانونی روبهرو نمیکند. در تنظیم اجتماعی هر جامعه دو نوع کُدهای رفتاری «نبایدها» و «بایدها» یا «نکنها» و «بکنها» به شکل قواعد اخلاقی و قانونی وجود دارد. قواعد قانونی ضمانت اجرایی دارد؛ اما قواعد اخلاقی فاقد ضمانت اجرایی رسمی است. نبایدها یا نکنهایی که به شکل قواعد قانونی و جزایی بیان شده، در واقع خطوط سرخ رفتاری را در یک جامعه نشان میدهد و بیشتر محتویات کُدهای جزایی از همین نوع قواعد است در برابر بایدها یا بکنها که شمار شان محدودتر است. در قوانین کشورهای مختلف این نکنها به وضوح نشانی و ترسیم شده است. از شهروندان خواسته شده که سرقت نکنند، قتل نکنند، به جان و مال کسی آسیب نزنند، به شرف و عزت کسی اهانت نکنند، محیط زیست را آلوده نکنند، از صلاحیتها و امکانات عامه سوء استفاده نکنند، اختلاس نکنند، رشوت نگیرند و ندهند، در انجام وظایف، اهمال و غفلت نکنند، از چراغ سرخ عبور نکنند، بیدست رانندگی نکنند، پولشویی نکنند، مواد مخدر قاچاق نکنند و صدها نکن دیگر. این نکنها در واقع برای حفاظت از جان، مال، صحت و آرامش مردم خطوط سرخی را نشانی کرده است که محدودکنندهی آزادیهای فردی به شمار میرود. شما هرطور دل تان خواست، رانندگی کنید؛ اما در داخل خطوط و نشانههای ترافیکی تعریف شده و سرعت تعیین شده، از آن فراتر اجازه ندارید، آزاد نیستید، اگر تخطی کردید جزایی را باید متقبل شوید. نکنها گزینههای رفتاری افراد را از یک جهت محدود میکند؛ اما در جهت دیگر، «حوزهی بکنها»، گزینههای بیشمار و آزادی به شکل بالقوه نامتناهی است. حوزهی بکنها بیشتر موضوع تنظیم اخلاقی جامعه است که ضمانتهای اجرایی متکی به زور و اجبار فیزیکی ندارد. این حوزه به افراد دستور میدهد که مثلا به انسانها احترام کنند، به آرامش همسایههای شان توجه کنند، رعایت حال انسانها، به خصوص ناتوانترها را داشته باشند، از نیازمندان دستگیری کنند، شهر شان را پاک نگهدارند، همکار مأموران اجرای قانون باشند، به جامعه و کشور شان خیر رسانند و امثال اینها. اگر این کارها را شما بکنید، مکافات اجتماعی دارید؛ اما نکردن این کارها شما را با جزای قانونی روبهرو نمیکند. هر سازمان اجتماعی اعم از مکتب، خانواده، دانشگاه و بنگاه اقتصادی در کنار بکن و نکنهای جامعه کلانتر بکننکنهای خاص خود را دارد. آنان در درون قوانین جامعه تنظیم خاصی برای اجتماعی کوچک خود میسازند. در یک خانواده مثلا قواعد زیادی رفتاری برای اطفال به شکل صریح و ضمنی تعریف و از طریق والدین و بزرگان به آنان گوشزد میشود. برخی شدیدتر و برخی خفیفتر، ارتکاب برخی جزاهای عاطفی و زبانی و برخی شاید درد و رنج فیزیکی را در پی داشته باشد.