چرا بارسلونا از یک تیم مخوف به کبریت بیخطر بدل شد؟
- شفیق
- /
- 2020-01-09
در روزگاری که بارسلونا بازیکن توانمندی به نام «لئو مسی» دارد، اما این تیم اکنون برای بیشتر رقبا کبریت بیخطر محسوب میشود. هرچند بارسا در صدر جدول لالیگا حضور دارد، اما بازیهای ضعیف آن را برابر تیمهای قدرتمند نباید از یاد برد. الکلاسیکوی چند روز پیش نمونه بارزی از افت شدید بارسلونا است. در حالی که دیدار در خانه بارسلونا برگزار شده بود و دو مهره مهم ریال مادرید (ادن هازاد و مارسلو) در آن دیدار غایب بودند، بارسلونا با بدترین بازی ممکن به تساوی بدون گول رضایت داد و تازه خیلی شانس آورد که بازی را به حریف دیرینهاش واگذار نکرد. سوال اینجا است که چه کسی بارسلونا را به این حال و روز انداخته و دلیل اصلی افت این تیم در رقابت با سایر تیمهای قدرتمند اروپا چیست؟ یوهان کرایوف، اسطوره هالندی بارسلونا و از تئوریسنهای مشهور فوتبال جملات جالبی را در مورد ورزش فوتبال به زبان آورده است. او میگوید که ارایه فوتبال زیبا بدون نتیجهگیری، سودمندی ندارد و نتیجهگیری بدون فوتبال زیبا نیز خستهکن است. بارسلونایی که کرایوف بنا نهاد، این روزها هر دو را از دست داده است؛ هم بازی زیبا را و هم نتیجه را. در روزگاری که گواردیولا سرمربی بارسلونا بود، این تیم به حدی روان بازی میکرد که کمتر تیمی در اروپا حریفش میشد. پس از رفتن او، کمکمربیاش، تیتو ویلانوا سرمربی بارسا شد، اما ماهیت بازی این تیم تغییر نکرد. تیتو تنها یک فصل پس از آن، به سرطان مبتلا شد، اما همان سال، بارسا در لالیگا از مرز ۱۰۰ امتیازی گذشت و بدشانس بود که همزمان با مریضی مربیاش و مصدومیت شماری از مهرههایش، با بایرن مونیخ یوپ هاینکس روبهرو شد. پس از استعفای تیتو و فصل رقتبار برای بارسلونا، تاتا مارتینو از آرژانتاین سرمربی این تیم شد، اما سبک او به هیچ عنوانی جواب نداد و سرانجام خیلی زود برکنار شد. بارسا اما دوباره با استخدام لویس انریکه جان گرفت و در فصل ۲۰۱۴ – ۲۰۱۵ فوقالعاده خطرناک ظاهر شد. در همان فصل، بارسا سه گانه گرفت و مثلث مسی، سوارز و نیمار خوش درخشیدند. این درخشش دو فصل دیگر نیز ادامه داشت، اما ناتوانی اداره بارسا در پر کردن جای ژاوی هرناندز و دنی آلوز، دست این تیم را از لیگ قهرمانان کوتاه ساخت. بر خلاف بارسا، ریال تمام توانش را برای کسب لیگ قهرمانان گذاشت و سه سال پیهم آن را به دست آورد. سرانجام انریکه نیز پس از سه سال بارسا را ترک کرد و در حضور چندین مربی، از جمله رونالد کومان و لوران بلان، بارسا با ارنستو والورده، سرمربی سابق اتلتیکو بیلبائو قرار داد بست. این سرمی اما در همان اوایل نیمار را از دست داد تا هیچگاهی نتواند خلایش را پر کند. با آن هم، بارسا در فصل اول والورده خوش درخشید، اما یکباره در لیگ قهرمانان برابر آث رم و در ورزشگاه المپیکو، برد چهار بر یک در دیدار رفت را با شکست سه بر صفر عوض کرد و به دلیل دریافت گول در ورزشگاه خودی از این جام معتبر کنار رفت. این معضل سال بعدی به بدترین شکل ممکن در آنفیلد تکرار شد. در حالی که بارسا بازی رفت برابر لیورپول را سه بر صفر برده بود، در برگشت چهار بر صفر شکست خورد و دوباره لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد. درست است که بارسلونا در سالهای اخیر به یکباره ژاوی، انیستا، پویول، والدز و آلوز را از دست داده، اما هنوز بهترین بازیکنان دنیا را در اختیار دارد. اکنون معضل بزرگ تیم بارسلونا، مردی به نام ارنستو والورده است؛ سرمربیای که تیمش خوب بازی نمیکند و خوب نتیجه هم نمیگیرد. او نمیتواند بازیکنانش را انگیزه بدهد، این را حتا میتوان از ماهیت سرمربیگریاش فهمید. یورگن کلوپ، گواردیولا، مورینیو و حتا زینالدین زیدان نمونههای خوب سرمربیانی هستند که مدام به بازیکنانشان انگیزه میدهند و تیمهایشان نیز چشمنواز بازی میکنند. والورده اما بیتفاوت در کنار زمین مینشیند و بیشتر تصامیمش برای بارسا کارساز نیست. هنوز سمت چپ تیمش با رفتن نیمار فلج است و مدام از بازیکنان غیرتخصصی در آن پست استفاده میکند. خریدهای میلیونی او نیز مفید نبودند، از جمله گریزمان، دمبله و کوتینیو. به نظر میرسد که طرح وی جز اتکا بر نبوغ مسی، به گونه دیگری کارساز نیست. حتا بیشتر تعویضهای او مفید نبوده و در زمان معین صورت نمیگیرد. این تیم به تازهگی علاوه بر جذابیت بازیها و کسب نتیجه، حتا مالکیت توپ را نیز از دست داده است. در شماری از دیدارهای این تیم، بازیکنان والورده مالکیت کمتر توپ را در اختیار دارند و خیلی زود گول دریافت میکنند. در نتیجه میتوان گفت که بارسلونا با مربیگری والورده، از فلسفهاش دور مانده و انگیزه لازم را ندارد. اکنون تیمها حتا با باخت کمتر از ۴ گول، برای کامبک برابر این تیم به میدان میروند و بیشتر نیز موفق میشوند. تنها راه برگشت دوباره بارسلونا به اوج، برگشت دوباره به فلسفه این تیم و حضور مربیان خوشفکری همانند پاکو خمز، لوران بلان و حتا ژاوی هرناندز است؛ مربیای که فلسفه تیکیتاکای بارسلونا را بهدرستی بداند.